سرمقاله/ سردبیر
Article data in English (انگلیسی)
سرمقاله
در حالی سال 1388 را به پایان می بریم که ایران اسلامی، دستاوردهای مهمی را در سایه تلاش پژوهشگران عرصه های گوناگون علمی تقدیم جامعه بشری کرد. نشریه پژوهش ضمن قدردانی از همت والای محققان کشور، این شماره را با تأکید بر روش شناسی در عرصه علوم انسانی تقدیم می کند. آنچه پیش رو دارید، گزارش اجمالی از مقالاتی است که زینت بخش این نشریه گردیده است:
امروز موضوع نواندیشی دینی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا شناخت روش های دست یابی به آن، مانع از غلطیدن در آفت های احتمالی آن است. در کنار گزاره های دینی قطعی، بسیاری از احکام و گزاره های دینی، غیر یقینی و ظنی وجود دارند. از این رو، این گزاره ها مورد اختلاف دین شناسان واقع شده اند. در این موارد، مجال نوآوری و نواندیشی وجود دارد و می توان بر اساس دلایل متقن تر، نظریه های جدیدی مطرح کرد. به یقین در این موارد، روش شناسی نواندیشی دینی به مدد انسان می آید و او را از افتادن در ورطه انحراف باز می دارد. مقاله «نواندیشی دینی و روش شناسی آن» از نگاه آیت الله مصباح یزدی ، در سه بخش، شرایط و ضوابط نواندیشی دینی را بیان کرده است. شناخت پیش نیازها، پیش فرض ها و قواعد راهبردی، اصولی هستند که استاد به منظور دست یابی صحیح به اندیشه های نو مطرح می کند. اگر فکر نو و نظریه جدید براساس روش شناسی صحیح و با رعایت شرایط و ضوابط مطرح گردد، ارزشمند است و در غیر این صورت هیچ ارزشی نخواهد داشت.
با گذشت بیش از سی سال از تأسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، همچنان آروزی اسلامی شدن علوم انسانی بر دل های فرهیختگان متعهد سایه افکنده و پیامدهای ناشی از کم توجهی به آن، انسان های آزاد اندیش را آزرده خاطر نموده است. در این شماره، حجت الاسلام دکترحمید پارسانیا با طرح این سوال که چگونه می توان براساس انگاره های کلی برگرفته از آموزه های دینی، نظریه ای نو تولید کرد که روش خاص خود را داشته باشد، به تبیین این مسئله پرداخته است. وی می گوید به طور کلی، نظریات مربوط به علومی که به موضوعات خاص می پردازند، در خلأ شکل نمی گیرند، بلکه براساس یک مجموعه اصول موضوعه و مبادی خاصی تدوین می یابد. از نظر ایشان براساس انگاره های معرفت شناختی وحی، عقل، نقل، تجربه و حس می توان روش شناسی بنیادین خاص جهت تولید نظریات علمی را داشت.
«در آمدی به روش شناسی ارسطو در حل مسائل فلسفی» مقاله ای است که به قلم دکتر حسن عبدی به رشته تحریر در آمده است. این نوشتار، به بررسی ویژگی های روش ارسطو برای حل مسائل فلسفی در مقایسه با روش سقراط و افلاطون می پردازد. نویسنده ابتدا توصیفی از روش سقراط و روش افلاطون در حل مسائل فلسفی ارائه نموده، در ادامه ضمن بیان نقدهای ارسطو بر این روش ها، ویژگی های روش فلسفی وی را برشمرده است.
آموزش مهارت های پژوهشی از مباحث مهمی است که همواره دست خوش آسیب های فراوانی بوده است، اغلب درباره تعداد مهارت های لازم برای ارائه یک پژوهش سودمند وحدت نظر وجود ندارد. بر این اساس، مقاله «سه اصل روش شناختی در آموزش مهارت های پژوهشی» به این مهم پرداخته است. حجت الاسلام دکتر حسن اسلامپور با ارائه سه اصل ادعا می کند که، رعایت این اصول کارآیی آموزش پژوهش را افزایش می دهد.
مقالة «مقایسه روش تبیین کارکردی جامعه شناسان و عالمان دین در عرصه دین پژوهی» اثر امان الله فصیحی نیز تلاشی است برای فهم پذیر کردن تفاوت روش کارکردی عالمان دین و جامعه شناسان. اهمیت این بحث در نتیجه آن ظاهر می گردد. بدین معنا که، روش کارکردی جامعه شناسان سر از سکولار شدن دین در می آورد. در حالی که، ارائه روش کارکرد عالمان دین، ثبات و بقای دین را به همراه دارد.
از جمله اهداف نشریه پژوهش، بررسی تأثیر اخلاق در پژوهش و نقش سازنده آن در رشد و تعالی تحقیقات در عرصه علوم است. در این زمینه مقاله «اخلاق پژوهشگران بحثی درباره نقش پارسایی در پژوهش»، نوشته حجت الاسلام دکتر احمد حسین شریفی، به جایگاه اخلاق و نظام ارزشی در تحقیق پژوهشگران پرداخته است. نویسنده معتقد است، در این خصوص نظرات متعددی وجود دارد: برخی معتقدند پارسایی یا عدم پارسایی نقشی در پژوهش ندارد. در مقابل، برخی مدعی اند که پارسایی راهی میان بر برای رسیدن به قله های علمی و دستیابی به علوم و دانش بشری است! اما با تأمل می توان بیان کرد که، این نظام ارزشی و دینی پژوهشگر است که بر پژوهش تأثیر دارد.
سر انجام مقاله «اقتصاد پژوهش؛ آسیب شناسی معادلات اقتصادی حاکم بر بازار پژوهش» نوشته دکتر محمد جواد توکلی، با بهره گیری از الگوی ابزار تحلیل بازاری یک آسیب شناسی جدی نسبت به فعالیت های پژوهش در کشور ارائه نموده است. وی معتقد است براساس این الگو، اتخاذ رویکردهای کمی و سخت گیرانه اخیر در عرصه فعالیت های علمی کشور، می تواند موجب شکل گیری روحیه ای تجاری در بازار پژوهش شود. نویسنده، راه کاستن از آسیب های پیش رو را در جایگزین کردن ساز و کارهای کیفی جای معیارهای کمی ارتقای مرتبه استادان دانسته و پیشنهاد می کند که می توان برای ارتقای علمی از نوآوری علمی، نگارش و ارائه سخنرانی های علمی، به جای تعیین حداکثرهای کمی استفاده کرد.
در پایان، ضمن سپاس و قدردانی از همه عزیزانی که مقالات آنها موجب وزانت این شماره گردیده است. از مقالات استادان و پژوهشگران ارجمندحوزه و دانشگاه استقبال می گردد.
سردبیر