روش‌شناسي بنيادين نظرية اخلاق وضعيتي اگزيستانسياليستي و ارزيابي مباني آن از منظر انديشه اسلامي

سال هفتم، شماره دوم، پياپي 14، پاييز و زمستان 1395

امين معظمي گودرزي/ دانشجوي دكتري فلسفة علوم اجتماعي، مؤسسة‌آموزشي پژوهشي امام خميني ره
    aminmoazami242@yahoo.com
‌دريافت: 08/10/1397 - پذيرش: 19/02/1398
چکيده
يکي از مراحل ضرورري و پيش درآمد در توليد علوم انساني‌اسلامي، روش‌شناسي بنيادين نظريه‌هاي موجود درعرصة علوم انساني است؛ چرا که به ‌باور فيلسوفان علوم انساني، مباني فلسفي ‌پذيرفته‌شده توسط يک نظريه‌پردازِ علوم انساني، تأثير بنيادين در‌ شکل‌گيري و تکّون نظريات وي داشته‌، سنگ‌بناي نظريات او خواهند بود. از آنجا که بيشتر نظريات علوم انساني موجود، در‌ بستر مباني غيراسلامي شكل گرفته‌اند، لازم است که با ‌استمداد از دانش روش‌شناسي، به‌ تبيين چگونگي شکل‌گيري اين نظريات از بطن آن ‌مباني مبادرت ورزيده، آن‌گاه به‌ ارزيابي آن ‌مباني از منظر انديشه اسلامي بپردازيم. بدين سان، با طرد نظريات نادرست و پاسخ‌گويي به ‌مسائل و پرسش‌هاي صاحبان آنها، با اتّکاي بر مباني و منابع اسلامي، بستري مناسب را براي توليد نظريات علوم انساني‌اسلامي فراهم كنيم. اين پژوهش، با ر‌وشي توصيفي و تحليلي، به‌روش‌شناسي بنيادين نظريه «اخلاق وضعيتي اگزيستانسياليستي» پرداخته که عمدتاً از مباني فلسفي سارتر نشأت‌ گرفته است. سپس، با ‌نگاهي تحليلي‌-‌ انتقادي به ‌ارزيابي مباني فلسفي اين نظريه، از منظر انديشه اسلامي، روي ‌آورده، نشان ‌داديم که نظريه مزبور از ديدگاه اسلامي نادرست بوده و با عرضة پرسش‌هاي اين ‌نظريه، به ‌انديشة اسلامي، به ‌نظريه‌اي بديل در حوزة اخلاق دست‌ خواهيم يافت. 
كليد‌واژه‌ها: روش‌شناسي بنيادين، ژان‌پل‌سارتر، نظريه اخلاق وضعيتي، آزادي و اگزيستانسياليسم.