روش شناسی و تعیین روش یا روش های متناسب با حل مسائل علوم انسانی به شدت محل چالش و مناقشه است. روش های گوناگونی برای این علوم توسط اندیشمندان این حوزه پیشنهاد شده است. اصحاب مکتب تفسیری در غرب، هدف علوم انسانی را دستیابی به فهم رفتارهای انسانی می دانند. ایشان ضمن رد روش تبیین علّی که در علوم تجربی استفاده می شود، روش تفهمی را تنها روش معتبر در علوم انسانی برای دستیابی به فهم معنای رفتارهای ارادی انسان می دانند. تبیین و نقد و بررسی میزان کارایی روش تفهمی در علوم انسانی از طریق تحلیل عقلانی، هدف این پژوهش است. روش تفهمی راهی برای همدلی و سعی در ورود به درون انسان و نگاه کردن از منظر وی برای فهم معنای رفتارهای ارادی انسان است. فرضیه های به دست آمده از این روش، ضمن انسجام و هماهنگی درونی باید با شواهد تجربی تأیید شوند. روش تفهمی اختصاص به علوم انسانی توصیفی دارد. بررسی ماهیت روش تفهمی ما را به این نتیجه می رساند که این روش صرفاً به بخش محدودی از موضوعات علوم انسانی توصیفی می پردازد و به دلیل عدم امکان دستیابی به یقین در فهم پدیده های ارادی انسانی ازیک سو، و عدم قابلیت ارائة قوانین عام و مشترک از سوی دیگر، به نسبیت فرهنگی منتهی می شود.
روش تفهمی به رغم قابلیت در طرح مسائل جدید در علوم انسانی و نقش تأثیرگذار در اجرای توصیه های علوم انسانی دستوری، به تنهایی در حل مسائل علوم انسانی ناکارآمد است و فقط به صورت روش معین در کنار روش های معتبر در علوم انسانی می تواند نقش آفرین باشد.