مفهوم «خودگروی» یکی از مباحث اخلاق هنجاری است که براساس نوع غایت با تبیین انگیزة رفتار انسان در نظریات علوم انسانی نقش ایفا می کند. مفهوم «خودگروی» مطرح در نظریات علوم انسانی غربی متخذ از مبانی فلسفی و اندیشة فلاسفة پس از عصر نوزایی است. فقدان آگاهی لازم نسبت به مبانی فلسفی و اندیشه های فلاسفة غرب موجود در نظریات علوم انسانی غربی مسئله ای است که موجب شده تصویر صحیحی از این مفهوم نزد محققان علوم انسانی ترسیم نشود و موجب به کارگیری همان بار معنایی مفهوم خودگروی موجود در علوم انسانی غربی در علوم انسانی اسلامی گردد. این در حالی است که مبانی فلسفی و اندیشة فلاسفة غربی مغایر با مبانی و اندیشة اسلامی است. هدف این پژوهش آگاهی از مفهوم «خودگروی» متخذ از مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفة غرب و آثار آن در نظریات علوم انسانی اسلامی است. این تحقیق به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد مبانی فلسفی همچون دئیسم، تجربه گرایی، اومانیسم و عقل گرایی در شکل گیری مفهوم «خودگروی» مؤثر بوده و در اندیشة فلاسفه ای مانند هابز، مندویل، هیوم، نیچه و فروید خود را نشان داده است.