کنش های اجتماعی از جمله قانون گریزی یا قانون گرایی در هر جامعه، برخاسته از انواع گوناگون انسان ها در آن جامعه است. تدبیر جامعه مسلماً نیازمند تحلیل و شناسایی انواع انسان و دلالت های اجتماعی آن است. این مقاله از میان مبانی معرفتی، مبنای انسان شناختی علامه طباطبائی را بررسی و در این تحقیق با روشی «اسنادی» نظریه ایشان را تحلیل نموده است. در این زمینه، به صورت «تحلیلی و توصیفی» آثار ایشان و نظر شارحان این نظریه به صورت دقیق واکاوی شده است. در این پژوهش با رویکردی روش شناسانه به شکلی بنیادین دلالت های اجتماعی انواع انسان وحشی (استخدام گر یک سویه) و اجتماعی (استخدام گر دوسویه) و متمدن (فطری) ارائه گردیده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد دلالت های اجتماعی انسان وحشی، زوال عدالت اجتماعی، زوال انتظام اجتماعی، ابزارگرایی، زوال عقلانیت، قانون گریزی و گسست اجتماعی؛ و دلالت های انسان اجتماعی بسط عقلانیت اجتماعی، قانون گرایی و همبستگی اجتماعی؛ و دلالت های انسان فطری عقل گرایی قدسی و وحدت گرایی توحیدی است.