صفحهها:
5-18
تاریخ دریافت: 1399/02/27
تاریخ پذیرش: 1399/04/24
چکیده:
فطرت به معنی سرشت خاص و آفرینش ویژهی انسان است. از ویژگی های مهم فطرت، این است که نوع خلقت و آفرینش ویژهی انسان، اقتضای آن را داشته و اکتسابی نیست و در میان همهی انسان ها مشترک است و به تبدّل احوال، تغییر زمان، مکان و تمدن متحول نمی شود. از این رو، فطرت به عنوان یک منبع شناخت مستقل، حقیقی و قابل اتّکا است. سؤال اصلی این است که جایگاه فطرت در شناخت روش شناسی علوم انسانی چیست؟ به نظر می رسد، فطرت به عنوان منبع لایتغیّر و مشترک میان انسان ها، برجسته ترین روش شناخت علوم انسانی است. در این تحقیق، ایجاد گزاره های علوم انسانی از طریق منبع شناختِ «فطرت»، به عنوان الگوی جامع نظری و عملی، به عنوان هدف مورد مطالعه واقع شده و راهبرد علوم انسانی اسلامی، از این طریق مورد بحث قرار گرفته است. روش تحقیق، روش کتابخانه ای و توصیفی - تحلیلی است. فطرت دارای سه معناست که از میان آنها، معلوماتی که آفرینش ویژهی انسان او را بدان هدایت می کنند، اساس تحقیق انتخاب شده است. راهکار شکوفایی فطرت از طریق تزکیه نفس بوده و از این طریق، می توان از فطرت به عنوان یک منبع شناخت علوم انسانی بهره برد. گزاره های علمی به دست آمده از این طریق می تواند به واقعیت و حقیقت نزدیک تر باشد. اگر شناخت علوم انسانی از غیر این مسیر حاصل شود، موجب انحرافات متعددی در مسیر تکامل علوم انسانی اسلامی خواهد شد.
Article data in English (انگلیسی)
شیوه ارجاع به این مقاله:
RIS
Mendeley
BibTeX
APA
MLA
HARVARD
VANCOUVER
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
مظاهری، علیرضا، قراری، عبدالاحد، علیرضایی، عباس.(1396) روششناسی شناخت علوم انسانی از منظر فطرت. دو فصلنامه روش شناسی پژوهش در علوم انسانی، 8(2)، 5-18
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
علیرضا مظاهری؛ عبدالاحد قراری؛ عباس علیرضایی."روششناسی شناخت علوم انسانی از منظر فطرت". دو فصلنامه روش شناسی پژوهش در علوم انسانی، 8، 2، 1396، 5-18
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
مظاهری، علیرضا، قراری، عبدالاحد، علیرضایی، عباس.(1396) 'روششناسی شناخت علوم انسانی از منظر فطرت'، دو فصلنامه روش شناسی پژوهش در علوم انسانی، 8(2), pp. 5-18
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
مظاهری، علیرضا، قراری، عبدالاحد، علیرضایی، عباس. روششناسی شناخت علوم انسانی از منظر فطرت. روش شناسی پژوهش در علوم انسانی، 8, 1396؛ 8(2): 5-18