آموزش مهارت های پژوهشی در جامعة علمی ما چه در حوزه و چه در دانشگاه، با آسیب های متعددی همراه بوده و هست. دست اندرکاران پژوهش غالباً دربارة تعداد مهارت های لازم در این عرصه و ترتیب آموزش آن وحدت نظر ندارند. بسته های آموزشی ناظر به کمیت و کیفیت آموزش مهارت ها که در برخی از مراکز پژوهشی تدوین شده است، در مرحلة اجرا با اشکال های کارشناسی مواجه شده اند و نبود منابعی معتبر و پاسخ گو در این باره، راه را برای ظهور سلیقه های مختلف باز کرده است. پژوهش حاضر به منظور ارائه یک دیدگاه کارشناسی روشنگرانه، در قالب یک طرح آموزشی، سه اصل روش شناختی و تعیین کننده را برای کارآیی بهتر آموزش ها تحلیل و اثبات می کند. این سه اصل مهم عبارت اند از: 1. آموزش مهارت ها باید کافی باشد؛ 2. هنگام آموزش باید مهارت ها را تجزیه کرد؛ 3. در آموزش مهارت ها باید ترتیب منطقی را رعایت کرد. این سه اصل بر سه واقعیت مبتنی است: الف) مهارت های پژوهش تعدد دارند؛ ب) مهارت ها همیشه مرکب و به هم پیوسته هستند و تک مهارت نداریم؛ ج) مهارت ها ترتّب دارند و نمی توان آنها را به دلخواه مقدم و مؤخر کرد. رعایت نکردن این سه اصل، کارآیی آموزش پژوهش را ناکام و مختل می سازد.