در دهه های اخیر، چرخش پژوهش های اجتماعی از روش های کمی، به روش های کیفی و رویکردهای تفسیری ، اهمیت رویکرد کیفی در تحقیقات اجتماعی را دوچندان کرده است. اقدام پژوهی، از جمله روش های کیفی است که در جست وجوی دانش، تغییر و بهبود عملکرد است. این روش از جمله روش هایی است که فمینیست برای به چالش کشیدن بحث نابرابری جنسیتی و انتقاد از روش های رایج تولید دانش مردانه، برای انجام تحقیقات خود از آن استفاده می کنند. اما با توجه به اینکه روش شناسی ها هرگز خنثی نیستند و در واقع مبتنی بر مبانی و اصول فلسفی پارادایم های علمی هستند، فهم این نوع اقدام پژوهی، بدون فهم مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی پارادایم فمینیسم امکان پذیر نیست. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی مبانی فلسفی اقدام پژوهی فمینیستی است که با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به پرسش هایی از این قبیل می پردازد که اقدام پژوهی فمینیستی چیست؟ ویژگی های آن کدام است؟ و مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی آن کدامند ؟ یافته های تحقیق حاکی از این است که مبانی فلسفی این روش، در نقد مبانی فلسفی پوزیتویسم شکل گرفته است که آن مبانی نیز به صورت منطقی، روش های خاصی مانند روش های کمی و آزمایشی را اقتضا می کند. اما فمینیست ها این مبانی را به چالش می کشانند و بدیل های فلسفی دیگری را ارائه می کنند که روش اقدام پژوهی فمینیستی نیز منطقاً زائیدة همان مبانی فلسفی است.